پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو – فرم بلند

(NEO-Personality Inventory – Revised (NEO-PI-R

Robert McCrae, Paul Costa

پرسش‌نامه شخصیتی NEO-PI-R جانشین آزمون NEO (تست نئو) است که در سال ۱۹۸۵ توسط مک‌کری و کاستا تهیه شده است. این پرسش‌نامه ۵ عامل اصلی شخصیت و ۶ خصوصیت در هر عامل یا به عبارتی ۳۰ خصوصیت را اندازه می‌گیرد؛ و بر این اساس، ارزیابی جامعی از شخصیت ارائه می‌دهد.

تست نئو یکی از معتبرترین تست‌های روانشناسی در جهان است. محققان سازنده‌ی آن، پس از سال‌ها اجرای پرسش‌نامه‌های بزرگ بر مردم، انتخاب صفات مختلف شخصیتی و استفاده از روش‌های پیچیده‌ی آماری به ۵ عامل اصلی شخصیت دست یافته‌اند: روان نژندی، برون گرایی، اشتیاق به تجارب تازه، توافق پذیری و وظیفه‌شناسی. تحقیقات بین فرهنگی ثابت کرده که این ۵ عامل، در بیشتر کشورهای دنیا یکسان است.

در پاسخ به هر سوال احساسات و رفتار عادی و عمومی خود را در نظر داشته باشید. هیچ پاسخ اشتباه وجود ندارد. پاسخ هر سوال یکی از اعداد ۱ تا ۵ است که ۱ به معنای مخالفت کامل با آن و ۵ موافقت کامل است. عدد ۳ بی‌نظر است. پاسخ شما به هر سوال، باید نماینده اولین عکس العمل شما در برابر آن باشد.

۱. من آدم نگرانی نیستم.

۲. بیشتر افرادی که می‌شناسم را دوست دارم.

۳. من قدرت تخیل و تصور خیلی زنده و فعال دارم.

۴. من معمولا به قصد و نیت دیگران بدبین و بدگمان هستم.

۵. من به محتاط بودن و داشتن عقل سلیم مشهورم.

۶. من از نحوه برخورد دیگران با خود عصبانی می‌شوم.

۷. من معمولا از جمعیت‌های بزرگ و شلوغ دوری و پرهیز می‌کنم.

۸. مسائل و مطالب مربوط به هنر و زیبا شناسی برای من اهمیت چندانی ندارد.

۹. من آدم حیله گر و مکاری نیستم.

۱۰. من ترجیح می‌دهم با ذهن باز به استقبال اتفاقات آینده بروم تا این‌که برای هر کار طرح و نقشه قبلی داشته باشم.

۱۱. من به ندرت احساس تنهایی و غم می‌کنم.

۱۲. من آدمی مسلط، قوی و قاطع هستم.

۱۳. بدون هیجانات قوی، زندگی برای من چیز جالبی نخواهد بود.

۱۴. بعضی از مردم مرا آدمی خودخواه و خودمحور می‌دانند.

۱۵. من سعی می‌کنم تا وظایف محوله به خود را با صداقت و درستی انجام دهم.

۱۶. من در معامله با مردم همیشه از این می‌ترسم که نکند مرتکب اشتباهی بزرگ شوم.

۱۷. من در موقع کار یا تفریح، عجله و شتاب به خرج نمی‌دهم.

۱۸. من در کارهای خود از روش نسبتا ثابت و جا افتاده‌ای پیروی می‌کنم.

۱۹. من ترجیح می‌دهم با دیگران همکاری کنم تا این که با آنان به رقابت بپردازم.

۲۰. من آدم راحت طلب و تنبلی هستم.

۲۱. من به ندرت در کارها زیاده روی می‌کنم.

۲۲. من اغلب تشنه هیجان و تحریک هستم.

۲۳. من اغلب از بازی کردن با نظریه‌ها و افکار انتزاعی لذت می‌برم.

۲۴. من از لاف زدن درباره استعدادها و موفقیت‌های خودم بدم نمی‌آید.

۲۵. من به خوبی می‌توانم وقت و فعالیت خود را طوری تنظیم کنم که کارهای محوله به موقع تمام شود.

۲۶. من اغلب احساس درماندگی و ناتوانی می‌کنم و میل دارم شخص دیگری مسائلم را حل کند.

۲۷. من هرگز آنقدر احساس خوشحالی نکرده‌ام که به اصطلاح از خوشی به هوا بپرم.

۲۸. من معتقدم اگر به دانشجویان اجازه داده شود تا به سخنرانی بحث انگیز و متناقض گوش دهند، فقط باعث سردرگمی و انحراف فکری بیشتر آنان خواهد شد.

۲۹. رهبران سیاسی باید درباره جنبه‌های انسانی برنامه‌های خود، آگاهی بیشتری داشته باشند.

۳۰. در طی سال‌ها، من بعضی کارهای کاملا بی‌ربط انجام داده‌ام.

۳۱. من به آسانی دچار ترس می‌شوم.

۳۲. من از صحبت کردن با دیگران چندان لذت نمی‌برم.

۳۳. من سعی دارم تا تمام افکارم را در راستای واقعیت‌ها هدایت کنم و از پناه بردن به عالم رویا و تخیل خودداری می‌نمایم.

۳۴. من معتقدم اکثر مردم اساسا دارای قصد و نیت خوب و دوستانه هستند.

۳۵. من مسئولیت‌های اجتماعی از قبیل رای دادن را خیلی جدی نمی‌گیرم.

۳۶. خلق و روحیه من بیشتر وقت‌ها ثابت است و زیاد بالا و پایین نمی‌رود.

۳۷. من دوست دارم همیشه افراد زیاد دور و برم باشند.

۳۸. من بعضی مواقع در موسیقی‌ای که گوش می‌دهم غرق می‌شوم .

۳۹. اگر نیاز باشد، حاضرم از افراد دیگر برای رسیدن به مقاصد خود سوء‌استفاده کنم.

۴۰. من اشیاء متعلق به خود را تمیز و پاکیزه نگه می‌دارم.

۴۱. من بعضی وقت‌ها کاملا احساس بی‌ارزشی می‌کنم.

۴۲. من گاهی نمی‌توانم آن‌طور که باید از خود قاطعیت نشان دهم.

۴۳. من به ندرت دچار احساسات و عواطف قوی می‌شوم.

۴۴. من سعی می‌کنم با همه افرادی که ملاقات دارم، رفتاری مودب و با نزاکت داشته باشم.

۴۵. گاهی آن‌طور که باید صادق و قابل اعتماد نیستم.

۴۶. وقتی با افراد دیگر هستم به ندرت احساس خجالت می‌کنم.

۴۷. وقتی کاری را انجام می‌دهم، آن را با تمام علاقه و سرعت انجام می‌دهم.

۴۸. من فکر می‌کنم یاد گرفتن و تمرین سرگرمی‌ها و کارهای ذوقی جدید جالب است.

۴۹. در مواردی که لازم باشد، من می‌توانم از دیگران ایراد بگیرم و به آن‌ها کنایه بزنم.

۵۰. من دارای اهداف روشن و مشخص هستم و برای دستیابی به آن‌ها طبق برنامه منظمی عمل می‌کنم.

۵۱. مقاومت در برابر خواسته‌ها و هوس‌های آنی برای من آسان نیست.

۵۲. من از گذراندن تعطیلات خود در جاهای شلوغ و پر هیجان لذت نمی‌برم.

۵۳. من بحث و استدلال درباره مطالب فلسفی را کاری بی‌فایده و کسل کننده می‌دانم.

۵۴. من ترجیح می‌دهم در مورد خودم و موقعیت‌هایم حرفی نزنم.

۵۵. من قبل از شروع به هر کار، مقدار زیادی وقت تلف می کنم.

۵۶. احساس می‌کنم قادرم تا با بسیاری از مشکلات خود کنار آیم.

۵۷. بعضی وقت‌ها حالات شادی یا نشاط بسیار شدیدی را تجربه (احساس) کرده‌ام.

۵۸. من معتقدم قوانین و سیاست‌های اجتماعی باید تغییر کنند تا نیازهای یک دنیای در حال تغییر و تحول را به خوبی منعکس سازند.

۵۹. من از لحاظ نگرش‌های اجتماعی آدمی سخت‌گیر و بی‌گذشت هستم.

۶۰. من قبل از آن که تصمیمی بگیرم، در مورد جوانب مختلف مساله به دقت فکر می‌کنم.

۶۱. من به ندرت احساس ترس و اضطراب می‌کنم.

۶۲. من به آدمی خون‌گرم و خوش‌رو معرف هستم.

۶۳. من زندگی تخیلی بسیار فعالی دارم.

۶۴. من عقیده دارم اکثر مردم اگر اجازه داشته باشند، از آدم سوء‌استفاده خواهند کرد.

۶۵. من خود را درباره حوادث جاری مطلع نگه می‌دارم و معمولا تصمیمات عاقلانه اتخاذ می‌کنم.

۶۶. من به آدم جوشی و عصبی معرف هستم.

۶۷. من معمولا ترجیح می‌دهم کارها را به تنهایی انجام دهم.

۶۸. تماشای صحنه‌های (رقص) باله یا رقص‌های جدید مرا خسته و کسل می‌کند.

۶۹. من حتی اگر بخواهم نمی‌توانم کسی را گول بزنم.

۷۰. من آدم بسیار منظم و با برنامه‌ای نیستم.

۷۱. من به ندرت افسرده و غمگین می‌شوم.

۷۲. من غالبا در گروه‌هایی که عضو بوده‌ام، سمت رهبری را بر عهده داشته‌ام.

۷۳. احساسم به چیزها برایم اهمیت دارد.

۷۴. بعضی افراد فکر می‌کنند من آدم فاقد احساسات و حسابگر هستم.

۷۵. من بدهی‌های خود را به موقع و به طور کامل می‌پردازم.

۷۶. بعضی وقت‌ها طوری احساس خجالت کرده‌ام که دوست داشتم خود را از دیگران پنهان کنم.

۷۷. ممکن است کار من کند باشد، ولی با ثبات و یک‌نواخت است.

۷۸. وقتی روش صحیح انجام دادن کاری را یافتم، به همان شیوه می‌چسبم و ادامه می‌دهم.

۷۹. در نشان دادن خشم و عصبانیت درنگ و تامل می‌کنم، حتی اگر احساس کنم حق با من است.

۸۰. هرگاه برنامه‌ای برای توسعه فردی خود می‌ریزم، معمولا بعد چند روز آن را کنار می‌گذارم.

۸۱. مقاومت در برابر وسوسه و خواهش‌های نفسانی برای من مشکل نیست.

۸۲. من بعضی وقت‌ها کارهایی انجام داده‌ام که هدف از آن فقط هیجان و لذت بوده است.

۸۳. من از حل مسائل یا معما لذت می‌برم.

۸۴. من از بیشتر مردم بهترم و این را می‌دانم.

۸۵. آدم سازنده و مولدی هستم و همیشه کارها را به انجام می‌رسانم.

۸۶. بعضی مواقع وقتی تحت فشار روانی زیاد هستم، احساس می‌کنم دارم از هم می‌پاشم.

۸۷. من آدم خوشحال و امیدواری نیستم.

۸۸. من معتقدم برای اخذ تصمیم درباره موضوعات اخلاقی، باید از رهبران مذهبی خود کسب تکلیف و تقلید کنیم.

۸۹. هرچه در مورد افراد فقیر و سالمند انجام دهیم باز هم کم است.

۹۰. گاهی من اول عمل می‌کنم و بعد می‌اندیشم.

۹۱. من اغلب دچار تنش بوده و عصبی هستم.

۹۲. بیشتر مردم مرا فردی کم و بیش سرد و غیر‌اجتماعی می‌دانند.

۹۳. من دوست ندارم وقتم را با خیال‌بافی تلف کنم.

۹۴. فکر می‌کنم بیشتر مردمی که با آن‌ها در تماس هستم، افرادی درستکار و قابل اطمینان هستند.

۹۵. من غالبا بدون آمادگی کافی در موقعیت‌های مختلف حاضر می‌شوم.

۹۶. بیشتر مردم مرا آدمی زود‌رنج و بداخلاق نمی‌دانند.

۹۷. اگر برای مدت طولانی تنها باشم، واقعا حس می‌کنم به دیگران نیازمندم.

۹۸. نظم و ترتیب خاصی که در هنر و طبیعت می‌بینم برای من بسیار جالب و شوق برانگیز است.

۹۹. کاملا صادق و درستکار بودن برای تجارت و کاسبی خوب نیست.

۱۰۰. دوست دارم هر چیزی را در جای مخصوصش نگه دارم تا همیشه جای آن را بدانم.

۱۰۱. من گاهی دچار احساس پشیمانی و گناه شدید شده‌ام .

۱۰۲. در جلسات ملاقات می‌گذارم بقیه گفتنی‌ها را بگویند.

۱۰۳. به ندرت به احساس آنی خود توجه دارم.

۱۰۴. من غالبا سعی دارم نسبت به افکار و احساسات دیگران آگاهی و احترام نشان دهم.

۱۰۵. من گاهی در بازی‌های رومیزی تقلب می کنم.

۱۰۶. اگر مردم مرا دست اندازند و مسخره کنند، زیاد احساس ناراحتی و خجالت نمی‌کنم.

۱۰۷. من اغلب احساس می‌کنم سرشار از نیرو و توان هستم.

۱۰۸. من اغلب غذاهای جدید و نا آشنا را امتحان می‌کنم.

۱۰۹. اگر اشخاصی را دوست نداشته باشم، می‌گذارم این را بفهمند.

۱۱۰. من برای دستیابی به اهداف خود سخت تلاش می‌کنم.

۱۱۱. وقتی به غذای مورد علاقه‌ام دسترسی پیدا می‌کنم غالبا بیش از حد معمول می‌خورم.

۱۱۲. معمولا از تماشای فیلمهای شوکه کننده یا وحشتناک خودداری می‌کنم.

۱۱۳. بعضی مواقع که مردم در مورد چیزهای خیلی انتزاعی و تئوری صحبت می‌کنند، من علاقه ام را از دست می‌دهم.

۱۱۴. من سعی می‌کنم آدم افتاده و فروتنی باشم.

۱۱۵. من به زحمت می‌توانم خود را وادار به کاری کنم که باید انجام دهم.

۱۱۶. من در مواقع اضطراری می‌توانم خونسردی خود را حفظ کنم.

۱۱۷. من گاهی بیش از اندازه احساس خوشبختی می‌کنم.

۱۱۸. من معتقدم که عقاید متفاوت افراد جوامع دیگر در مورد “درست و غلط”، می‌تواند برای خودشان درست باشد.

۱۱۹. من با افرادی که در خیابان گدایی می‌کنند هیچ احساس همدردی ندارم.

۱۲۰. من همیشه قبل از اینکه دست به عملی بزنم، پیامدهای آن را مورد توجه قرار می‌دهم.

۱۲۱. من به ندرت درباره آینده احساس ترس و نگرانی دارم.

۱۲۲. من واقعا از صحبت کردن با دیگران لذت می‌برم.

۱۲۳. من از تمرکز بر یک موضوع خیالی یا “رویا در بیداری” و بررسی امکانات مختلف ناشی از آن لذت می‌برم و به این رویاها اجازه می‌دهم که رشد کرده و شاخ و برگ پیدا کنند.

۱۲۴. هرگاه شخصی برایم کار خوبی انجام می‌دهد به او بدگمان می‌شوم.

۱۲۵. من به خاطر درستی قضاوتم به خود می‌بالم.

۱۲۶. من اغلب نسبت به افرادی که با آن‌ها سر و کار دارم احساس تنفر و بیزاری می‌کنم.

۱۲۷. من کارهایی را ترجیح می‌دهم که بتوانم به تنهایی و بدون تحمل مزاحمت دیگران انجام دهم.

۱۲۸. شعر تاثیر چندانی روی من ندارد.

۱۲۹. از این‌که به عنوان آدم ریاکار شناخته شوم متنفرم.

۱۳۰. به نظر نمی‌رسد هرگز بتوانم به کارهای خود نظم و ترتیب دهم.

۱۳۱. هرگاه اشتباه یا عیب و ایرادی پیش آید، من خود را سرزنش می کنم.

۱۳۲. سایرین در تصمیم‌گری‌های خود به من نگاه می‌کنند.

۱۳۳. هیجانات و احساسات گوناگونی به من دست می‌دهد.

۱۳۴. من به سخاوت و دست و دلبازی مشهور نیستم.

۱۳۵. همیشه وقتی قول انجام دادن کاری را می‌دهم، مردم می‌توانند به انجام گرفتن آن اطمینان یابند.

۱۳۶. من اغلب نسبت به دیگران احساس حقارت می‌کنم.

۱۳۷. من به اندازه دیگران چابک و سرزنده نیستم.

۱۳۸. ترجیح می‌دهم وقتم را در محیط‌های مانوس و آشنا بگذرانم.

۱۳۹. وقتی به من توهین شده است، فقط سعی می‌کنم فراموش کنم و ببخشم.

۱۴۰. احساس نمی‌کنم که مجبورم با دیگران رقابت کرده و از آنان بهتر باشم.

۱۴۱. من به ندرت در مقابل خواست‌های آنی خود تسلیم می‌شوم.

۱۴۲. ترجیح می‌دهم در جاهایی باشم که کانون فعالیت و عمل است.

۱۴۳. من از سر و کله زدن با مسائل و معماهایی که ذهن آدم را به کوشش و چالش وادار می‌کند لذت می‌برم.

۱۴۴. من در مورد خودم نظر بسیار مثبتی دارم.

۱۴۵. وقتی کاری را شروع می‌کنم تقریبا همیشه آن را به اتمام می‌رسانم.

۱۴۶. غالبا تصمیم گرفتن و اتخاذ یک روش قطعی برای من مشکل است.

۱۴۷. خود را آدم خیلی شنگول و سرزنده نمی‌دانم.

۱۴۸. معتقدم وفاداری به آرمان‌ها و اصول مورد قبول خودم، بیش از “آزاد منشی” و “بی‌تعصب بودن” اهمیت دارد.

۱۴۹. نیازهای انسانی همیشه باید بر ملاحظات اقتصادی دولت اولویت داده شود.

۱۵۰. من غالبا کارها را بدون تامل قبلی و به خاطر یک انگیزه آنی انجام می‌دهم.

۱۵۱. من اغلب نگران هستم که مبادا کارها طبق نقشه و درست پیش نرود.

۱۵۲. لبخند زدن و معاشرت با افراد غریبه برای من آسان است.

۱۵۳. وقت‌هایی که احساس می‌کنم ذهنم سراغ خیال‌پردازی می‌رود، معمولا خود را به کاری مشغول و به جای خیال‌پردازی، حواسم را روی آن کار و فعالیت متمرکز می‌کنم.

۱۵۴. واکنش اولیه من، اعتماد به مردم است.

۱۵۵. من ظاهرا در هیچ کاری موفق نمی‌شوم.

۱۵۶. من خیلی به ندرت واقعا عصبانی می‌شوم.

۱۵۷. ترجیح می‌دهم تعطیلات خود را در یک ساحل عمومی شلوغ بگذرانم تا در یک کلبه جنگلی دور افتاده.

۱۵۸. انواع خاصی از موسیقی بیش از اندازه برای من شورانگیز است.

۱۵۹. بعضی وقت‌ها مردم را با چرب زبانی و تقلب، به انجام کارهای مورد نظر خود وادار می‌کنم.

۱۶۰. من کم و بیش آدمی تند و دقیق هستم.

۱۶۱. من نسبت به خود نظری منفی دارم.

۱۶۲. ترجیح می‌دهم دنبال کارهای خودم را بگیرم تا این که رهبر گروه باشم.

۱۶۳. به ندرت متوجه خلق و عواطفی می‌شوم که محیط‌های مختلف به وجود می‌آورند.

۱۶۴. بیشتر مردمی که می‌شناسم مرا دوست دارند.

۱۶۵. من دقیقا از اصول اخلاقی پیروی می‌کنم.

۱۶۶. من در حضور روسای خود و دیگر افراد مهم و صاحب قدرت احساس آرامش و راحتی می‌کنم.

۱۶۷. من معمولا در حال عجله به نظر می‌رسم.

۱۶۸. بعضی مواقع تنها برای این که کار تازه‌ای انجام داده باشم جای اثاثیه خانه را تغییر می‌دهم.

۱۶۹. اگر کسی با من شروع به دعوا و مرافعه کند من آماده‌ام که جواب او را با دعوا بدهم.

۱۷۰. من تلاش می‌کنم تمام چیزهایی را که می‌توانم، به دست آورم (کسب کنم).

۱۷۱. من گاهی آن‌قدر غذا می‌خورم که بالا می‌آورم.

۱۷۲. من عاشق هیجان ترن هوایی هستم.

۱۷۳. من علاقه ای به تامل و تفکر جدی درباره سرنوشت جهان یا انسان ندارم.

۱۷۴. من احساس می‌کنم که مزیتی بر افراد دیگر ندارم (صرف نظر از موقعیت و وضع افراد).

۱۷۵. وقتی در اجرای یک طرح یا نقشه با مشکل رو به رو می‌شوم تمایل دارم طرح دیگری را شروع کنم.

۱۷۶. در یک موقعیت بحرانی به خوبی می‌توانم خود را کنترل و اداره کنم.

۱۷۷. من آدم خوش مشرب شاد و با روحیه‌ای هستم.

۱۷۸. من خود را آدمی با سعه صدر می‌دانم که می‌تواند راه و رسم زندگی و طرز تفکر دیگران را خیلی خوب تحمل کنم.

۱۷۹. من معتقدم همه انسان‌ها با ارزش و قابل احترام‌اند.

۱۸۰. من به ندرت تصمیمی عجولانه می‌گیرم.

۱۸۱. در مقایسه با بیشتر مردم، من از چیزهای کمتری می‌ترسم.

۱۸۲. من به دوستان خود وابستگی عاطفی زیادی دارم.

۱۸۳. بچه که بودم هرگز از بازی‌هایی که مستلزم تقلید نقش دیگران می‌بود لذت نمی‌بردم.

۱۸۴. من معمولا در مورد افراد دیگر خوشبین هستم.

۱۸۵. من فرد بسیار شایسته و کارایی هستم.

۱۸۶. بعضی وقتها نسبت به دیگران احساس خصومت و آزردگی کرده‌ام.

۱۸۷. معمولا معاشرت و گردهمایی‌های اجتماعی برای من ناخوشایند و کسل کننده است.

۱۸۸. بعضی مواقع که شعری می‌خوانم یا به یک اثر هنری نگاه می‌کنم، موجی از احساس افسردگی یا هیجان مرا در بر می‌گیرد.

۱۸۹. من بعضی وقت ها با اعمال زور یا تملق و خوش‌آمدگویی، مردم را به انجام کارهای مورد نظرم وادار می‌کنم.

۱۹۰. من در مورد تمیز کردن چیزها وسواس ندارم.

۱۹۱. بعضی وقت‌ها زندگی به نظرم تیره و نومید کننده می‌آید.

۱۹۲. موقع صحبت با دیگران، بیشتر حرف‌ها را من می‌زنم.

۱۹۳. هم حس شدن با دیگران (حس کردن احساسی که دیگران دارند) برای من آسان است.

۱۹۴. من خود را آدمی خیّر و نیکوکار می‌دانم.

۱۹۵. سعی می‌کنم کارهای خود را با دقت انجام دهم تا الزامی برای انجام مجدد آن‌ها پیش نیاید.

۱۹۶. اگر در مورد فردی حرف بدی زده یا کار غلطی انجام داده باشم، به سختی می‌توانم بار دیگر به روی او نگاه کنم.

۱۹۷. همه زندگی و کارهای من با سرعت انجام می شود.

۱۹۸. در وقت استفاده از تعطیلات، ترجیح می‌دهم به جاهایی بروم که قبلا آن را امتحان کرده و به درستی شناخته‌ام.

۱۹۹. من آدم کله شق و سرسختی هستم.

۲۰۰. سعی می‌کنم همه کارهای خود را به بهترین نحو انجام دهم.

۲۰۱. من بعضی مواقع کارهایی را بدون تامل انجام می‌دهم و بعدا پشیمان می‌شوم.

۲۰۲. من از رنگ‌های روشن و لباس‌های پر زرق و برق خوشم می‌آید.

۲۰۳. من کنجکاوی فکری زیادی دارم.

۲۰۴. من ترجیح می‌دهم از دیگران تمجید کنم تا این که خود مورد تمجید قرار گیرم.

۲۰۵. آن‌قدر خرده کاری برای انجام وجود دارد که گاهی همه آن‌ها را نادیده می‌گیرم.

۲۰۶. در شرایطی که به نظر می‌رسد همه چیز به طور غلط پیش می‌رود، من باز هم می‌توانم تصمیمات خوبی اتخاذ کنم.

۲۰۷. من به ندرت برای توصیف تجارب خود از کلماتی چون “فوق العاده” یا “جنجالی” استفاده می‌کنم.

۲۰۸. فکر می‌کنم اگر شخصی در سن ۲۵ سالگی هنوز نداند به چه چیزهایی باور دارد، باید به سلامت او شک کرد.

۲۰۹. نسبت به افرادی که کم‌تر از من خوشبخت هستند احساس هم‌دردی می‌کنم.

۲۱۰. من قبل از رفتن به یک مسافرت با دقت برنامه‌ریزی می‌کنم.

۲۱۱. بعضی مواقع افکار ترسناک به ذهن من می‌آیند.

۲۱۲. من نسبت به همه همکاران خود نوعی علاقه و مسئولیت شخصی احساس می‌کنم.

۲۱۳. من نمی‌توانم اجازه دهم افکارم در هر جهتی که می‌خواهند سیر کنند.

۲۱۴. من به طبیعت و ذات انسان بسیار اعتقاد دارم.

۲۱۵. من در کار خود فردی موثر و کارآمد هستم.

۲۱۶. حتی آزردگی و ناراحتی‌های کوچک می‌توانند در من احساس ناکامی و محرومیت به وجود آورند.

۲۱۷. من از میهمانی‌های بزرگ و پر جمعیت لذت می‌برم.

۲۱۸. من از خواندن اشعاری که روی احساسات و تخیلات تاکید دارند بیشتر لذت می‌برم تا اشعاری که داستان خاصی بیان می‌کنند.

۲۱۹. من از زیرکی خودم در کنترل و اداره مردم به خود می‌بالم.

۲۲۰. من وقت زیادی برای یافتن اشیایی که در جای اشتباه گذاشته‌ام می‌گذرانم.

۲۲۱. بیشتر وقت‌ها که کارها طبق نقشه پیش نمی‌رود یا اشتباه از آب در می‌آید، احساس دلسردی می‌کنم و می خواهم آن‌ها را ناتمام رها کنم.

۲۲۲. قبول مسئولیت اداره یا رهبری یک موقعیت برای من آسان نیست.

۲۲۳. چیزهای غیرمعمول مثل بعضی عطرهای خاص یا اسامی مکان‌های دور می‌توانند احساسات و عواطف شدیدی در من ایجاد کنند.

۲۲۴. اگر بتوانم به دیگران کمک کنم، به آسانی و بدون درخواست آن‌ها این کار را انجام می‌دهم.

۲۲۵. من واقعا باید مریض باشم تا یک روز سر کار حاضر نشوم.

۲۲۶. وقتی آشنایان من کار احمقانه‌ای انجام می‌دهند، به جای آن‌ها من احساس خجالت می‌کنم.

۲۲۷. من شخصی بسیار فعال هستم.

۲۲۸. وقتی به جایی می‌روم از همان مسیر همیشگی استفاده می‌کنم.

۲۲۹. من اغلب با اعضای خانواده و همکارانم بگو مگو دارم.

۲۳۰. من از جمله افراد “معتاد به کار” هستم که نمی‌توانند هرگز بیکار بنشینند.

۲۳۱. همیشه می‌توانم احساساتم را کنترل کنم.

۲۳۲. در حوادث ورزشی دوست دارم جزئی از جمعیت باشم و مثل بقیه رفتار کنم.

۲۳۳. من علایق فکری وسیع و متنوعی دارم.

۲۳۴. من آدم مهم و برتری هستم.

۲۳۵. من آدم با انضباط و دیسیپلینی هستم که می‌تواند خود را خوب کنترل کند.

۲۳۶. من از لحاظ عاطفی فردی کاملا با ثبات و متعادل هستم.

۲۳۷. من زود خنده‌ام می‌گیرد.

۲۳۸. از نظر من “اخلاقیات تازه‌ی” آزادی فردی، به طور کل اخلاق نیست.

۲۳۹. ترجیح می‌دهم دیگران مرا فردی دل‌رحم و خطابخش بشناسند تا صرفا طرفدار اجرای عدالت.

۲۴۰. من قبل از پاسخ دادن به هر سوال با دقت به آن فکر می‌کنم.